تو نیستی که ببینی

برای تو

جمعه, ۲۹ آبان ۱۳۹۴، ۰۷:۵۴ ب.ظ

از اولین باری که تو را دیدم

زمان زیادی میگذرد

روزهای اولی که با هم صحبت میکردیم

پیام های پر از طعنه و کنایه ات

و بیخیالی من نسبت به تو

تا شبهایی که چشم هایم به ساعت بود

تا قرار ساعت 11 هر شبمان

تا صحبت های بی دلیل از هرچیز و هیچ چیز

تا وابستگی من 

تا دلبستگی من

تا به در و دیوار زدنم برای دیدنت در صحن حرم

تا التماس و اشکهایم برای داشتن تو

و تا امروز......

هیچ وقت گمان نمیکردم روزی بیاید

که از ترس نبودنت بغض که هیچ دیوانه وار اشک بریزم

صبر و تحملی که در مقابل تو داشتم

در مقابل تمام بی تفاوتی هایت،رنج ها و غصه هایم ،کم حوصلگی هایمان

هیچ وقت و برای هیچ کس تکرار نخواهد شد 

با تو هم لذت دیده شدن را چشیدم

و هم حقارت دوست نداشته شدن را به جان خریدم

با تو صبر کردم

ناز نکردم

و یاد گرفتم برای خواسته های معقول و غیر معقولم سکوت کنم

با تو سکوت کردم سکوت کردم سکوت کردم

و همیشه از ترس از دست دادنت جان دادم

با تو خندیدم و بغض کردم

با تو خوش گذراندم

و فهمیدم خوشی میتواند یک توجه هرچند کوچک از طرف کسی باشد که دیوانه وار می خواهی اش

با تو شعر نوشتم

شعر خواندم

و مطمئن بودم که هیچوقت من را به خاطر چیزی که هستم مسخره نخواهی کرد

با تو همیشه و همه وقت

پر بودم از حس خواستن دیوانه واری که 

هیچ وقت گمان نمی کردم بتوانم تجربه اش کنم

با تو خودم بودم

همان خود غرغروی همیشگی 

که از زمین و زمان شاکی بود

با تمام خوبی ها و بدی های این سالها

با تمام اشک ها و لبخندهایمان

امروز میدانم

آن همه توانی که برای بدست آوردن تو در من بود

آن همه خواستن و دوست داشتن

برای هیچ کس تکرار نخواهد شد

و فکر میکنم

بعد از این همه سال

و بعد از تمام ساعت 11 های شب ها!

کمی دیر باشد که بخواهم به خودم فکر کنم

وقتی که تمام خواستن ها و دوست داشتن هایم را برای تو خرج کردم

و دیگر حسی در من نمانده است

فکر میکنم دیگر توانی برای یک شروع دوباره را ندارم

و شاید کمی خودخواهانه دلم کسی را بخواهد

که به جای من و خودش هم عاشقی بکند

که به جای من و خودش برای حفظ رابطه تلاش کند

که به جای من و خودش بجنگد

با تمام این ها

هنوز هم معتقدم خوشبختی واقعی من زمانی ست

که تو لبخند میزنی

تو من را می بینی

و مثل وقت هایی که خوب من بودی

برای ناراحتی هایم شوخی می تراشی

و دلم را به توجهات اندکت خوش میکنی

هنوز هم معتقدم

اگر مرا هیچوقت نخواهی هم

همیشه برایم عزیزتر از همه ی عزیزانم میمانی

و شاید 

تا آخرین روز زندگیم

هیچوقت

هیچکس

نتواند آن حس خوبی که از با تو بودن داشتم را

برای من تکرار کند


برای روزهایی که نیستم

برای تو


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۸/۲۹
sami ra

نظرات  (۴)

۲۹ آبان ۹۴ ، ۲۱:۲۳ ✿✿ یاشل ✿✿
چه متن عاشقانه جانسوزی
چه دورانیه این دوران هییی
پاسخ:
خیلی روزای خوبیه یاشل!خیلی
امیدوارم در آینده ات باشه...
پاسخ:
نمیدونم!
سلام ا
میدوارم اگه لایقت هست حتما تو آیندت باشه
 و برای این همه احساس زیبایت
در کنارت طعم شیرین خوشبختی را بهت هدیه کنه

پاسخ:
مرسی
واااای
چه عشقولانه ;)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی