تو نیستی که ببینی

75

شنبه, ۲۱ آذر ۱۳۹۴، ۰۹:۴۶ ب.ظ

بعضی وقتا که به گذشته فکر میکنم

به وبلاگ سابقم

به حرفهایی که اونجا میزدم

به تمام غر غر کردنام و نق زدنام

به تمام حرفهای عاشقانه ای که می نوشتم

به تمام دوستت دارمهایی که میگفتم

می بینم انگار دوباره یه برهه ای از زندگیم گذشته

انگار دوباره دارم از اون پوسته ی غم انگیزم خارج میشم 

دوباره پوسته انداختم و به یه سکون و سکوت رسیدم

از اون همه وابستگی و گیجی و دوست داشتن بی حد و اندازه

رسیدم به دوست داشتن ....

اونم دوست داشتنی که حتی حاضر باشم به جدا شدن 

به دور شدن

ولی بازم هدفام رو گم کردم

دقیقا مثل همیشه....

وقتی از یه مرحله رد میشدم

هدفام گم میشد....خواسته هام در مورد خودم گم میشد

و الان نمیدونم میخوام ارشد ثبت نام کنم

میخوام خیاطی کنم و طراحی لباس بخونم

میخوام برم سر کاری که مرتبط با کارشناسی رشته م باشه

میخوام ازدواج کنم و هرچی پیش آید خوش آید باشه 

واقعا نمیدونم...

گاهی اینقدر مستاصل و خنگ و خل میشم

که فکر میکنم باید یه نفر دیگه 

که من و خواسته هامو و علایقمو خوب میشناسه برام تصمیم بگیره

دقیقا مثل الان

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۹/۲۱
sami ra

نظرات  (۳)

اونی که فکر میکنی بهتر هس و بیشتر دوسش داری رو انجام بده...
ی مدت برو سر کار...ی سال دیگه بخون واسه ارشد...
چ‌کاریه! حتمن که ادم نباید بلافاصله ارشد بخونه!
پاسخ:
اگه الان نخونم دیگ هیچوقت نمیخونم
میخوای من برای تو تصمیم بگیرم و تو برای من؟!
پاسخ:
موافقم
سلام
 سمی تو که تو خیاطی خیلی استعداد داری پس شک نکن و بور ارشد طراحی لباس بخون
 ک قطعاً ه موفق میشی
 تا 25 م هم تمدید شده پس اصلا نگران نباش و خوب فکراتو بکن و تصمیمی بگیر که ازش بیشترین لذت رو ببری
 خوشبخت باشی و موفق

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی