تو نیستی که ببینی

89

چهارشنبه, ۱۶ دی ۱۳۹۴، ۱۰:۰۲ ق.ظ

 از وقتی یادم میاد

دقیقا توی اوج دوستیم با کسی

یهویی یه اتفاقی میفتاد که دوستم مجبور به کوچ کردن میشد

توی دبستان دوست صمیمی نداشتم

چون هر سال مامان مدرسمو عوض میکرد که با بهترین معلم باشم

اول راهنمایی با چند تا از بچه های جدید آشنا و صمیمی شدم

آخرای اون سال هم قهر کردیم

آخرای سال بعدش هم آشتی کردیم

سال سوم راهنمایی 7 نفر بودیم

7 تا شورشی مدرسه

هرجایی که خرابکاری یا شیطنت بود زیر سر ما بود

زنگای تفریحم که فوتبال بازی میکردیم

چه فوتبالی.....عجب گلایی میزدم

آخر سال هم 5 نفرمون نمونه قبول شدیم

ولی دوست صمیمیم به دلایل خانوادگی مجبور شد برای زندگی بره یه شهر دیگه

و شدیم 4 نفر

سال اول که تموم شد

یکی از ما 4 نفر رفت رشته ی ریاضی

موندیم 3 نفر

و برای دانشگاه من یه شهر قبول شدم و اون دوتا یه شهر دیگه

از اینکه چقدر بهشون وابسته بودم و چقدر برام سخت میگذشت فاکتور میگیریم

ولی الان دوست صمیمیم نگاره

سه سالی میشه که دوستیم

و میدونم که سال دیگ نگار هم میره

یه جایی خونده بودم

طول عمر دوستی های دخترا توی ایران

7 سال میشه

بعدش شرایط زندگیشون اونقدر عوض میشه که دوستیا نابود میشه

با اینکه هنوز با همه ی دوستام ارتباط دارم

ولی دوستیمون تموم شده

و من به شددددت آدم دوستی هستم!

چقدرررر عجیب!


+اون موقع ها یه رمانی میخوندم که عاشق شخصیت اصلیش بودم

اونقدر محکم و جدی و خوب بود که من دلم میخواست مثل اون باشم

از اون موقع ها گریه کردن برام سخت شد

از اون موقع ها سعی کردم محکم باشم

دوستام بهم میگفتن بی احساس

آدم آهنی

ولی آدم آهنی بودن برای من کلی مزیت داشت

من خیلی قوی و محکم بودم

خیییییلی 

و الان دیگ نیستم

فکر کنم باید یه بار دیگه اون رمان و بخونم

و تصمیم بگیرم جای ثریا باشم

وقتش شده که دوباره محکم بشم

++بالایی به پایینی هیچ ربطی نداشت

ولی دلم میخواست جفتشو بنویسم


موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۴/۱۰/۱۶
sami ra

نظرات  (۶)

حالا هنوز که هیچی معلوم نیس :))
بعدشم من سرجهازی تو ام..مطمئن باش هرجآ باشی من هستم :)))

+یادمه اصلا گریه نمیکردی..ولی گریه کردن خیلی به آدم آرامش میده...
پاسخ:
سر جهازی جان!تو دعا کن اونی که من میخوام بشه...کل دنیا هم با من بیا
۱۶ دی ۹۴ ، ۱۱:۱۳ روشنا ی صبح
پیشنهاد میکنم بی خیال سفت و سخت شدن بشی
هیچکی بیشتر از خودت اذیت نمیشه اونطوری!
عادی باش نه ضعیف و شکننده نه سفت و سخت بی روح!
از سری تجربیات یک ادم ادهنی!
پاسخ:
الان عادی هستم ولی اذیت میشم
جبرِ روزگار!
پاسخ:
روزگار
الان اگر بخوام از تاریخچه دوستی هام بنویسم میشه ی پست!!:))
ولی واقعا یکی از اتفاقات خوب زندگی من این بود که با یکی از دوستام دانشگاه مون ی جاست!:-) 
پاسخ:
خوش بحالت
۱۹ دی ۹۴ ، ۱۱:۵۶ یاشل.ماجراهای خواستگاری
عمر دوستیای ایرانو خوب اومدی.حالا شاید خارجیا از ما هم بدتر باشن چون اونا خونسردترن

۱۹ دی ۹۴ ، ۱۳:۲۸ شـاهـ پـَری
آره دقیقا همین طوره..منم تا الان هزاران دوست داشتم اما با بعضیاشون صمیمی ام.مصداق همون جمله که می گه دورش پره اما تنهاست.
پاسخ:
خیلی بده

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی