تو نیستی که ببینی

فشارهای عصبی چند هفته ی پیش

بالاخره امروز خودش و نشون داد.

سر جلسه امتحان برای یه لحظه وقتی اولین سوال و دیدم

مغزم قفل کرد و خالی شد

انگار نه انگار ک من این درس و خوندم

یا حتی سر کلاس بودم

بعضی سوالا فوق العاده آشنا بود

ولی مغزی نبود ک بتونه تجزیه تحلیل کنه

مسئله حل کنه

کلا انگار از ساعت 4 به بعد مغزم قفل کرد و خوابید

خیلی خسته م.

دنبال یه فرصت برای خوابیدن و استراحت!

مخم داره سوت میکشه!

کاش زودتر روزای خوب بیان

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آذر ۹۴ ، ۲۳:۳۴
sami ra

هروقت سرما خورده ای من نیز سرما خورده ام

لعنت به آن دکتر که می فهمد تو را بوسیده ام


+به شدت نیازمند کسی هستیم

که در این دوران سکوت

کمی از این شعرهای عاشقانه ی خوشگل خوشگل بفرستد

و کمی نازمان را بخرد

و کمی تشر بزند که مگر مریض نیستی

برو و لباس گرم بپوش

و گاهی هم بغلمان کند 

و بگوید همه چیز خوب میشود سمیرا 

همه چیز خوب میشود!

البته ترجیحا شبیه آقای خواستگار نباشد.

ترجیحا شبیه هیچکس نباشد

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آذر ۹۴ ، ۲۱:۱۴
sami ra

رسیدم به جایی که

دلم میخواد یکی بیاد و گوشیم و ازم بگیره

تا تنهاییم تکمیل بشه

وقتی پیشمه

نه میتونم خاموشش کنم

نه میتونم بذارمش یه گوشه و باهاش کاری نداشته باشم

نه میتونم به کسی پیام ندم

نه میتونم با کسی حرف نزنم

یکی بیاد گوشیم و بگیره


۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ آذر ۹۴ ، ۱۷:۴۴
sami ra

هیچوقت یادم نمیاد توی مسافرت و توی جاده

آدم پرحرف و پرجنب و جوشی بوده باشم

همیشه آهنگ های مورد علاقمو میذاشتم و

تا خود مقصد زل میزدم به جاده و ماشینا

گاهی هم خودم و به خواب میزنم

که کسی سوالی ازم نپرسه

که مجبور نباشم جواب کسی رو بدم و با کسی حرف بزنم

تنها جایی که من و اینقد ساکت و درخود فرو رفته خواهید دید همین جاست

و من برای رفتن به دانشگاه هرروز 1 ساعت توی جاده م

هندزفری جانم رو میذارم و

کنار پنجره میشینم و

آهنگامو گوش میکنم

مدل آهنگ گوش دادنمم اینجوریه که یهویی یه عالمه آهنگ میزنم جلو

و هر آهنگی که پلی شد رو گوش میکنم

گاهی هم فانتزی میزنم و میگم این سری اولین آهنگی که پلی بشه

همون آهنگیه که وقتی "فلانی" گوش میکنه یاد من میفته

کلی هم بابت آهنگای عاشقانه ای که به نام او پلی میشه ذوق مرگ میشم

از وقتی از همه بریدم

امروز که یکم همه چی به حالت سکون خودش رسیده بود

تازه یادم افتاد که او هم نیست

و تازه یادم افتاد که من تمام دیروز رو به عادت همیشه برای او آهنگ پلی کردم

امروز تنها آهنگی که به نام او پلی شد

آهنگ اشتباه مهدی یراحی بود!

شنیدین؟؟؟؟؟؟؟

مینویسمش در ادامه مطلب

۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ آذر ۹۴ ، ۲۲:۱۶
sami ra

یکی از آپشنای باحال بیان

توی قسمت نظراتشه

قسمت هرزنامه!!!!

از تبلیغ برای افزایش بیشتر 

تا اینجا شغل های اینترنتی و شبکه ای و کسب درآمد

و گاها هم پیام عجیبی راجع به کسی که میگه 13 ساله با جن ها در ارتباطه

برید هرزنامه هاتونو بخونین!!!


+یکی از تبلیغات کسب درآمدش نوشته

بعد از دوهفته به درآمدی بالای 400 هزار تومن در روز میرسید!!!

آقا من وسوسه شدم شدید...

کسی اطلاعاتی از این تبلیغات نداره؟

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آذر ۹۴ ، ۱۲:۱۶
sami ra

خسته از جنگ نا برابر این روزها

فقط دلم میخواد داد بزنم

فقط دلم میخواد خودم و بردارم ببرم یه گوشه

و بعد از چند ماه

اگر دلم خواست برگردم

و اگر دلم نخواست برای ابد همون جا بمونم

بعضی اتفاقا توی زندگی ماها میفتن

که هیچوقت فراموش نمیشن

مثل اتفاق دیشب...

مثل اون پیام دیشبی

صدها سال هم که بگذره

من یادم نمیره چی شنیدم

بخاطر کی!

اینها رو اینجا می نویسم

برای روزهایی که مادر شدم.

و خدا من و بکشه

اگر بخاطر آدم بی اهمیتی

به دخترم بگم......

خدا من و بکشه

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ آذر ۹۴ ، ۱۰:۳۱
sami ra

بند تعلقاتی که پاره شد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آذر ۹۴ ، ۱۸:۳۳
sami ra

یه روزایی 

اینقد ناراحت و شاکی میشی!

که قید همه چی و میزنی

قید همه کس و میزنی

و تمام تلاشتو میکنی

که اطرافتو از آدمای اضافی پاک کنی.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آذر ۹۴ ، ۱۹:۳۳
sami ra

بعضی روزا

روز تو هستند

از همون اول صبحش که تمام مکانیسمای شیمی دارویی رو درست مینویسی و 

دوستات میگن چقدر تو توی آلی خوبی!!!!

تا ساعت دو

که یه امتحان فوق العاده سخت داری

ولی وقتی برگه ها توزیع میشه

فکر میکنی انگار به دبیرستان برگشتی و

همه سوالا رو بلدی

و بعد از ظهر که میری و تمام موجودی کیفتو خرید میکنی

پیاده تا خونه میای و کلی حال خوب

و بدترین اتفاق دنیا یهویی کنسل میشه

و تو میفهمی وقتی میگن از خوشحالی گریه کردم ینی چی!

چون دقیقا از خوشحالی گریه میکنی گریه میکنی گریه میکنی

و میگی خدایا شکرت

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ آذر ۹۴ ، ۲۱:۳۸
sami ra

خنده دار ترین قسمت ماجرا 

میرسه به جایی که

کسی و که تا حالا نمیتونستی بپذیری

کسی و که تا حالا بهش هیچ حس خاصی نداشتی و بخاطر صحبت های الکی جوابشو میدادی

کسی که هفته ی پیش بهت پیشنهاد دوستی داده و تو محترمانه رد کردی

بعد از یکم فضولی نصفه شبانه

بشه همون کسی که همیشه میخواستی و دنبالش بودی

همون کسی که تو رویاهات بوده و مطمئن بودی بهش نمیرسی

و حالا که تو بخواهی اورا

او دیگر نخواهد تورا!!!!!!!

(خیلیم جمله خوشگلیه !اعصابم خورده همین ازم بر میاد )

و فکر کنم باید دست به دامان رابط های اون دنیایتان شوی

تا او دوباره تو را بخواهد

و تو هم این بار قول بدهی که تا همیشه بمانی!!!!


+تازه اگر بشه آقای خواستگار و رد کرد!مگه ول میکنن!!!

ینی واسه اولین بار دارم یکی از فانتزیای خرکیمو تو دنیای واقعیم میبینم!

۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آبان ۹۴ ، ۱۰:۱۳
sami ra