36
جمعه, ۲۷ شهریور ۱۳۹۴، ۰۸:۰۳ ب.ظ
پاییز که میشه
به یه خلسه ی عجیبی میرم
رو هوا راه میرم
رو هوا حرف میزنم
احساساتی میشم
خیلی خیلی احساساتی میشم
با هر بارون گریه م میگیره
وقتی بیکارم بغض میکنم
دلم میخواد تو خیابونا قدم بزنم
فکر کنم
آروم آروم قدم بزنم
و هیچکس حتی بهم نگاه نکنه
هندزفریم تو گوشم باشه و آهنگای مورد علاقه مو گوش کنم
پاییز ک میشه
انگار هیچ چیز و هیچ کس مهم نیست
فقط منم و منم و من!!!!!
یه منه سردرگم و گیج
چقدر این گیجی رو دوس دارم
۹۴/۰۶/۲۷