72
از بزرگترین فانتزیای من
زندگی کردن تو ایران قدیمه
زمانی که تهران خیابون لاله زار داشت
یه کافه قنادی نادری و...
یه سینما که فیلمای برباد رفته و ربه کا رو پرده ش باشه
ایران 1330.....
دلم میخواست
یه کت دامن مشکی می پوشیدم
با کفش پاشنه دار
با یه بلوز مشکی با توپ توپای سفید و یقه کراواتی
با یه کلاه مشکی که گل قرمز داره
کیف کوچیکمو و دستم بگیرم و برم توی خیابونا قدم بزنم
دلم میخواست توی تابستون
یه پیرهن نخی با گلای ریز نارنجی و زرد بپوشم
موهامو باز بذارم و با "او" توی کافه ی معروف شهر قرار بذارم
...
امروز
با یه عالمه لباس...
با یه شلوار گشاد
که هیچوقت از مدلش خوشم نمیاد
از ترس حراست دانشگاه
رفتم دانشگاه شهرمون
و به این فکر میکردم که چقدر تفاوت هست بین چیزی که توی ذهن ماست
و چیزی که واقعا هستیم
البته من توی این سالها
خیلی تلاش کردم که ظاهرم کمی شبیه باطنم باشه
ولی باز هم اون چیزی که توی ذهنمه با چیزی که هستم متفاوته!!!
اگر میتونستین لباس و حجابتون رو مطابق سلیقتون انتخاب کنین نه عرف جامعه
چی می پوشیدین؟؟؟؟؟؟