تو نیستی که ببینی

115

جمعه, ۱۴ خرداد ۱۳۹۵، ۰۲:۳۰ ب.ظ

از سوم راهنمایی شروع شد

بعد از امتحانای خرداد دوستم تماس گرفت و گفت سمیرا

گروه سرود مدرسمون برای مسابقات کشوری انتخاب شده و چون چنتا از بچه ها نمیان من تورو پیشنهاد دادم

چند روز بعدم رفتیم مشهد

یه مسافرت بدون هیچ خرجی.با یه عالمه غذاهای خوشمزه 

باضافه ی اینکه خوابگاهی که مارو بردن فوق العاده خوشگل بود

یعنی فوق العاده بود اون سفرمون

بماند که بعدها فهمیدیم اصلا مدرسه ی ما انتخاب نشده بود و مارو الکی بردن 

ولی اصلا باعث نشد از اون سفر لذت ببریم

سال بعد تازه وارد دبیرستان شدیم 

همون جمع صمیمی تصمیم گرفت این بار تئاتر کار کنه

و بعد از چند روز از خانم خ بعنوان سرپرست گروه تئاتر دعوت شد

یعنی بهترین روزای عمرمون بود

بعد از مدرسه تا ساعت 5 میموندیم و تئاتر کار میکردیم

یادمه شبی که فرداش اجرای شهرستانی داشتیم تو نمازخونه خوابیدیم

البته این تصور مدیرمون بود.

من شخصا 1ساعتم نخوابیدم.

اون شب یه کاست فوق العاده شاد بردیم مدرسه وتا نزدیکای صبح رقصیدیم

البته ساندویچ و نوشابه و کیک و بادکنک و اینا هم خریدیم و مثلا برای سرپرستمون تولد گرفتیم

سرپرستمون 30 و سه چهار سالش بود و مجرد

اجرای شهرستانی رو با صداهای گرفته و خوابالودگی اول شدیم

و بعد از اون رفتیم مرکز استان برای اجرای استانی

اونجا هم یادمه فصل توت بود و کلی از درختای اردوگاه توت خورده بودیم

بزن و برقصم که عضو لاینفک گروهمون بود

بعد از اول شدن توی استان همه منتظر اجرای کشوری بودیم

و اتفاق خوب افتاد

اجرای کشوری توی گرگان بود

یعنی هنوز نرفته عروسی گرفته بودیم

میرفتیم شمال...اونم جمع خودمون.تازه مدیرم باهامون نمی اومد

معلم ادبیاتمون باهامون میومد

از گرگان خیییییییلی شیطونیا یادمه

72 ساعت فقط 2 ساعت خوابیده بودم

کلا گروه شیطونی بودیم همیشه

یه شب فینال یورو 2004 بود و منم عاشق فرناندو تورس و فینالم بین اسپانیا و آلمان

تا آخر بازی بیدار موندیم که هیچ

وقتی تورس گل قهرمانی رو زد اینقد جیغ کشیده بودم که کل خوابگاه رو بیدار کرده بودم

متاسفانه توی کشوری هیچ رتبه ای نیاوردیم ولی اینقد خوش گذشته بود که اصلا مهم نبود

سال بعد گروه نمایشمون عوض شد.

ماها بودیم ولی یه عالمه آدم دیگه بهمون اضافه شد

خوش میگذشت خیییلی هم خوش میگذشت

ولی حضور پر انرژی منفی یه نفر حال هممونو گرفته بود

ولی اون سال هم نمایشمون توی استان اول شد

منم که از همون اول دیگه بازیگر نبودم و به عنوان طراح صحنه و لباس برتر استان انتخاب شدم

فک کنم اصلا از همونجا بود که من به خیاطی و طراحی لباس و این چیزا علاقه مند شدم

سال بعدش ما دیگ توی تئاتر نبودیم

ولی هیچی نمیتونست باعث بشه که روزای فوق العادمونو فراموش کنیم

من آدم نصیحت نیستم ولی این یه نصیحته

توی هر مقطعی که هستین

از تمام برنامه های تفریحی علمی و هنری و فرهنگی استفاده کنین

بهترین خاطراتتون اونجا رقم میخوره

البته اینم اضافه کنم که ما چنتایی که توی تئاتر بودیم

سال اول توی المپیاد علمی هم انتخاب شده بودیم

تو دور اول مقام خیلی خوبی هم آورده بودیم

ولی توی دور دوم اینقد شیطونی کردیم که

هیچ سوالی رو نتونستیم با دقت و تمرکز بخونیم و 

دست از پا دراز تر اومدیم خونه

+همینطوری

بی دلیل نوشتم



موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۳/۱۴
sami ra

نظرات  (۴)

ینی باید همونجا میرفتی تو کار طراحی لباس و بیخیال درس میشدی..
پاسخ:
دیرفهمیدم
چه خاطرات خوب و قشنگی......
منم خیلی وقتا میرم عکس های اردوی سال های راهنمایی دبیرستانم رو نگا میکنم...یادش بخیر واقعا...
اتفاقا ما هم سال سوم راهنمایی گروه سرود مون تو شهرستان و استان اول شد...  یادش بخیر... چقدر خوب بود... برا یکی از سرود هامون که محلی بود ، لباس محلی پوشیدیم با چوب میزدیم...خیلی خوب بود..خیلییی...:)
پاسخ:
خییییلی خوبن این خاطره ها
۱۸ خرداد ۹۵ ، ۲۲:۵۰ ✿✿ یاشل ✿✿
چقدر اکتیو بودی تو دختر جون
الانم هستی آیا؟
خیلی خوشم میاد از اینطور آدما
باید همچنان خودتو تو گروها حفظ کنی چون معلومه روحیه گروهی کار کردنو داری
پاسخ:
توی دانشگاهم یه مدت تو گروه نشریه و انجمن علمی بودم ولی کامل نتونستم فعالیت کنم.
کلا برخلاف چیزی که توی وبلاگ نشون میده خیلی فعال و پر سرو صدا هستم

چقدر حیف که من اصلا سمت این برنامه ها تو مدرسه نمیرفتم. یه تئاتر کوچیک تو مدرسه اجرا کردم فقط اونم وقتی دبستان بودم:)) 

پاسخ:
خیلی دوران خوبیه...و خاطرات خوبی رو هم برات میسازه.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی